مراقبت از موهای کراتینه مهم است تا آنها بهترین شکل و زیبایی خود را حفظ کنند. موهای کراتینه معمولاً از طریق فرآیند خاصی تقویت شدهاند و نیاز به مراقبت و توجه خاص دارند. فرآیند کراتینه مو یک روش مراقبت از مو است که به تقویت، صافی، و حفظ رطوبت موها کمک میکند. در ادامه چند نکته برای مراقبت از موهای کراتینه آورده شده است.
کراتینه مو یا همان کراتین کردن یک فرآیند موثر در صنعت مراقبت از مو است. کراتین یک پروتئین ساختاری است که در ساختار مو، ناخن، و پوست انسانها و حیوانات دیگر وجود دارد. این پروتئین از آمینواسیدها تشکیل شده است و وظیفه اصلی آن تقویت و سازماندهی بافتهای مختلف بدن است.
فرآیند کراتینه مو، به معنای افزودن کراتین به موها به صورت خارجی به منظور تقویت، نرمی، لطافت و براقی بیشتر موهاست. این فرآیند معمولاً در سالنهای زیبایی توسط حرفهایها انجام میشود. در طی این فرآیند، یک محلول حاوی کراتین (و دیگر مواد تقویت کننده) بر روی موها اعمال میشود و سپس با استفاده از حرارت (به وسیله اتو مو حرارتی)، مواد تقویتی در داخل موها جذب میشوند.
مزایای کراتینه مو شامل این موارد است:
به هر حال، مهم است که برای اجرای این فرآیند و نگهداری موهای کراتینه، مراقبتهای خاصی را رعایت کرده و محصولات مخصوص استفاده شود.
موهای کراتینه نیاز به مراقبت خاص دارند تا زیبا و سالم بمانند. در زیر به برخی از دلایل و نکات مراقبت از موهای کراتینه اشاره شده است:
1. شامپو و محصولات مخصوص کراتینه:
از شامپو و محصولات مراقبتی مخصوص موهای کراتینه استفاده کنید. این محصولات معمولاً حاوی مواد نرم کننده و رطوبترسان هستند که به حفظ کراتین موها کمک میکنند.
2. استفاده از بالاترین حرارت مجاز:
اگر از حرارتی مانند سشوار یا اتو مو برای حالت دادن موها استفاده میکنید، مطمئن شوید که دمای آن مناسب است. حرارت اضافی میتواند ساختار کراتین موها را تخریب کند.
3. جلوگیری از مواجهه با آب زیاد:
سعی کنید موهای خود را از تماس با آب زیاد محافظت کنید. استفاده از کلاه یا شال در مواجهه با آب باران یا استفاده از استایل محافظتی در حمام میتواند به حفظ کراتین موها کمک کند.
4. ماسک و نرمکننده مو:
محصولات مراقبتی مانند ماسکهای مو یا نرمکننده مو را به طور منظم استفاده کنید. این محصولات میتوانند به تغذیه عمقی موها کمک کرده و از کراتین آنها حمایت کنند.
5. استفاده از محصولات حاوی SPF:
اگر در معرض نور خورشید قرار دارید، از محصولات مو حاوی فیلترهای UV محافظتی استفاده کنید تا از تخریب کراتین موها به دلیل اشعه UV جلوگیری شود.
با اجرای این نکات، میتوانید موهای کراتینه خود را در بهترین شرایط نگه دارید و از زیبایی و سلامت آنها لذت ببرید.
استفاده از روغن آرگان برای موهای کراتینه میتواند بسیار مفید و موثر باشد. روغن آرگان یک روغن طبیعی و غنی از مواد مغذی است که از میوه درخت آرگان در مناطق شمال آفریقا و به خصوص مراکش به دست میآید. این روغن حاوی ویتامین E، اسیدهای چرب و آنتیاکسیدانهاست و خواص مرطوبکننده، تقویتکننده و ترمیمکنندگی برای مو دارد.
مزایای استفاده از روغن آرگان برای موهای کراتینه عبارتند از:
1. تقویت موها: روغن آرگان به دلیل محتوای غنی از ویتامین E و اسیدهای چرب، میتواند به تقویت ساختار داخلی موها کمک کند.
2. حفظ رطوبت: روغن آرگان به عنوان یک ماده مرطوبکننده عمل میکند و میتواند به حفظ رطوبت در موها کمک کند.
3. جلوگیری از شکنندگی: استفاده از روغن آرگان ممکن است به کاهش شکنندگی موها و پیشگیری از تشکیل تارهای شکننده کمک کند.
4. لطافت و براقی: موهای کراتینه با استفاده از روغن آرگان معمولاً براقتر و لطیفتر به نظر میآیند.
برای استفاده از روغن آرگان برای موهای کراتینه، میتوانید چند قطره از آن را در دستتان ریخته و به آرامی به انتهای موها یا طول موها بمالید. همچنین، میتوانید از محصولات حاوی روغن آرگان برای مراقبت از موهای خود استفاده کنید.
عمدتاً فرآیند کراتینه مو برای موها آسیب زننده نیست و حتی مزایایی دارد. این فرآیند با استفاده از مواد حاوی کراتین به موها اضافه میشود تا ساختار آنها تقویت شود و خصوصیاتی مانند صافی کردن، لطافت، براقی، و کاهش حجم به موها افزوده شود. اما با این حال، در مواردی ممکن است مسائل مربوط به فرآیند کراتینه مو خطراتی ایجاد کند، از جمله:
1. حساسیت به مواد شیمیایی:
برخی از افراد ممکن است به مواد شیمیایی موجود در فرآیند کراتینه حساسیت نشان دهند. در صورت داشتن حساسیت علائم خارش، تحریک پوستی یا سوزش ممکن است رخ دهد.
2. محدودیتهای حرارتی:
موهای کراتین شده در برخی موارد ممکن است به حرارت اضافی حساس باشند.
3. نتایج متغیر:
نتایج کراتینه مو ممکن است بر اساس نوع مو، وضعیت موها، و مهارت اپراتور سالن متغیر باشد.
اگر تصمیم به انجام کراتینه مو دارید، مهم است که با یک شخص حرفهای در زمینه کراتین مو مشورت کنید و دستورالعملها و محصولات مراقبتی معینی را برای مراقبت از موهای کراتینه خود دنبال کنید.
سخن پایانی
یکی از مهمترین نکات در مراقبت از موهای کراتینه استفاده از محصولات بدون سولفات است تا ماندگاری آن به بهترین شکل افزایش یابد. برای تهیه محصولات بدون سولفات مثل شامپو مو بدون سولفات و ماسک مو بدون سولفات از برند معتبر و ایتالیایی ونتی پیو به وبسایت ونتی پیو مراجعه کنید.
https://www.yelp.com/user_details?userid=2JXswKGw_eY79R11ApYd2w |
https://logopond.com/SuzanDiane4/profile/652509/?filter=&page= |
بادام هندی یکی از محصولات طبیعی است که به طور گسترده در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. این میوه کوچک و خوشمزه، خواص بسیاری برای سلامتی انسانها دارد. اما آیا شما میدانستید که بادام هندی همچنین خواص بسیاری برای مردان دارد؟ در این مقاله، به بررسی برخی از این خواص میپردازیم.
اولین خاصیت بادام هندی برای مردان، افزایش تولید هورمون تستوسترون است. تستوسترون یکی از مهمترین هورمونهای مردانه است که نقش مهمی در عملکرد جنسی و سلامت عمومی مردان دارد. مصرف بادام هندی میتواند بهبود قابل توجهی در سطح تستوسترون برای مردان ایجاد کند.
بادام هندی همچنین دارای خواص ضد التهابی است. التهابات در بدن میتوانند باعث کاهش عملکرد جنسی و ایجاد مشکلات دیگری در مردان شوند. با مصرف بادام هندی، میتوان این التهابات را کاهش داده و عملکرد جنسی را بهبود بخشید.
همچنین، بادام هندی دارای خواص ضد اکسیدانی است. اکسیدانها میتوانند به خلاف عملکرد جنسی مردان تأثیر بگذارند و باعث کاهش قدرت جنسی و کاهش تولید اسپرم شوند. با مصرف بادام هندی، میتوان این اثرات منفی را کاهش داده و سلامت جنسی را بهبود بخشید.
بادام هندی همچنین دارای خواص ضد استرس است. استرس یکی از عوامل مهم در کاهش عملکرد جنسی مردان است. با مصرف بادام هندی، میتوان استرس را کاهش داده و عملکرد جنسی را بهبود بخشید.
در نهایت، بادام هندی دارای خواص افزایش انرژی است. انرژی لازم برای عملکرد جنسی مردان بسیار مهم است. با مصرف بادام هندی، میتوان انرژی لازم را تأمین کرده و عملکرد جنسی را بهبود بخشید.
به طور کلی، بادام هندی دارای خواص بسیاری برای مردان است. از افزایش تولید هورمون تستوسترون تا کاهش التهابات و استرس، این میوه میتواند بهبود قابل توجهی در سلامت جنسی و عمومی مردان ایجاد کند. بنابراین، بهتر است بادام هندی را به روزمرگی خود اضافه کنید و از خواص آن برای بهبود سلامتی خود بهرهبرداری کنید.
بادام هندی یکی از محصولات طبیعی و مغذی است که به عنوان یکی از مهمترین منابع تغذیه برای مردان شناخته میشود. این میوه خشک دارای خواص بسیاری است که به بهبود سلامتی و عملکرد جسمانی مردان کمک میکند. بادام هندی حاوی مقادیر زیادی پروتئین، فیبر، ویتامینها و مواد معدنی است که برای حفظ سلامتی و افزایش انرژی بدن بسیار مفید است. همچنین، مصرف بادام هندی میتواند به بهبود عملکرد جنسی و افزایش تولید هورمون تستوسترون در مردان کمک کند. به طور کلی، بادام هندی به عنوان یک مکمل غذایی مفید و مغذی برای مردان شناخته میشود که میتواند به بهبود سلامتی و عملکرد جسمانی آنها کمک کند.
https://www.diigo.com/item/note/7seqz/goet?k=c51c748ea96958e8c4c205775c887be6
https://unitedkingdom13.blogspot.com/2023/12/blog-post_9.html
https://sites.google.com/view/asdsadfwer345/home
https://www.dailystrength.org/journals/trz-thyh-khmyr-jdwyy-hmh-khrh-bh-3-rwsh-fwry-w-sdh
https://bow-memory-4fd.notion.site/66cf48c538c04340a42f5bbd21d9f77e?pvs=4
https://app.box.com/s/f5y37k1kcc260z518p0btbw9776tzkeb
https://zenwriting.net/deaimy6bf6
https://anotepad.com/notes/e5i5i86b
https://mydreamangels.mn.co/posts/46795165
مگر فلسفه ماشین و رانندگی بدون شنیدن صدای موسیقی میشود؟ شاید تا به حال دقت نکرده باشید اما خودرو یکی از بهترین جاها برای گوش دادن به موسیقی دلخواه خود است. فرقی ندارد طرفدار موسیقی کلاسیک باشید یا سنتی و دیگر سبکها؛ اتومبیل با فضای بستهای که دارد بهترین صدا را از موسیقی در حال پخش به شما هدیه میدهد. اما مسئله اصلی برای تمام کسانی که از گوش دادن به موسیقی موردعلاقهشان در ماشین لذت میبرند این است که سیستم صوتی خودرو صرفا در حد کفایت کار میکند و برای این که بتوانند صدایی بهتر را تجربه کنند می بایست سیستم صوتی خودروشان را ارتقا دهند و بنا بر سلیقه خود یک بسته صوتی کامل شامل باند و ضبط را به اصطلاح جمع کنند. در این فرصت به شناخت بهترین سیستمهای صوتی ماشین خواهیم پرداخت.
شما ارزشش را دارید. هر کسی که به موسیقی گوش میدهد این ارزش را دارد تا بهترین سیستمهای صوتی را در اختیار داشته باشد. منتها قبل از این که دست به کار جمع کردن یک سیستم صوتی فوق العاده شویم، اول باید با فضای آکوستیک خودرو کمی آشنا شویم تا بتوانیم دست به انتخاب یک سیستم صوتی خودرو فوق العاده بزنیم. بسیاری از موسیقی دانان و آهنگ سازان مشهور جهان قبل از این که وسایل موردنیاز ضبط موسیقی جمع آوری کنند، اول به آکوستیک کردن فضای استودیو خود میپردازند و گاهی پیش میآید برای رسیدن به یک فضای ایده آل، طوری که صداهای اضافی و ورود و خروج هوا مانع ضبط موفقشان شود، با آکوستیک کردن استودیو و پوشاندن تمام درزها، فضا را برای وسایل صوتی خود آماده کنند. خوشبختانه خودروها در اکثر مواقع به دلیل عایق بندی فوق العادهای که دارند، به خودی خود یک استودیو تمام عیار و آکوستیک هستند. به این معنی که شما دیگر نیازی به عایق بندی و آماده کردن فضا نخواهید داشت. تنها باید این فضای آکوستیک متحرک را خوب بشناسید. معمولا فضای داخلی ماشینها مانند تخم مرغ بیضی شکل هستند و همین ساختار باعث میشود که صدا در زمان تولید به خودی خود به صورت دالبی یا همان چرخشی عمل کند و در داخل فضای ماشین بچرخد که در این صورت دیگر نیازی به جمع آوری یک سیستم اصطلاحا (Dolby Surround) ندارید. فضا برای ورود وسایل موردنیاز آماده است.
شاید بارها از حضور این نوع باند شکایت کرده باشید و عملکرد آن را زیر سوال برده باشید اما زمانی که از این نوع باند در دربهای جلویی استفاده نکنید متوجه تفاوت زیادی در تولید صدا و همچنین فشار موج صدا از قسمت عقب خودرو می شوید که نه تنها جذاب و گوش نواز نیست بلکه در بسیاری از افراد موجب سر درد و حالت تهوع هم میشود. باند گرد در سیستم صوتی خودرو به صورت فابریک وجود دارد و در اغلب مواقع نیازی به تعویض آنها ندارید. گرچه این تصمیم گیری نیز میتواند سلیقهای باشد. باندهای گرد در خودروها به سه اندازه محتلف دسته بندی می شوند؛ 10، 13 و 16 که در میان این سه نوع، باند 10 از همه کوچکتر است. بسیاری از کسانی که صدایی بلندتر و کوبشی تر را میخواهند، باند گرد خودرو خود را با باندهای خربزهای عوض میکنند.
ساب ووفرها کمی شکل و شمایل و هویتی متفاوت از باندها دارند. این نوع باندها در سیستم صوتی خودرو در ابعاد بزرگ تری ساخته شده است و پوسته آن بسیار بزرگ تر و البته نسبت به ذره و حرارت حساستر است. وجود این باند برای کسانی که صرفا میخواهند موسیقی گوش دهند و به دنبال صدای بم و کوبشی که به لفظ به دوبس دوبس معروف است نیستند، عذاب آور است. این نوع باند در ساخت زیر سازی صدای موسیقی که گوش میدهیم بسیار تاثیرگذار است اما مسئله این جا است که نباید در انتخاب این نوع باند حد را گذراند آن را به گونه ای انتخاب کرد که باعث شود صداهای دیگری که در آهنگ وجود دارند را نشنید. متاسفانه، انتخاب ساب ووفر به ویژه در میان جوانان به جایی میرسد که وقتی بعد از هزینه هنگفت، آن را به روی ماشین خود نصب میکنند و میخواهند یک قطعه موسیقی گوش دهند تنها با صدایی شبیه به زمین لرزه رو به رو میشوند. ساب ووفرها هم جای زیادی در ماشین میگیرند و هم برای راه اندازیشان و برق رسانی این غولهای صدا نیاز به آمپلی فایرهای قدرتمند دارید که البته آن هم جای به خصوص خودش را در اتومبیل اشغال میکند.
صحبت از آپلی فایرها به میان آمد، بد نیست در مورد این عضو بی صدا ولی به شدت تاثیرگذار در سیستم صوتی خودرو بپردازیم. آمپلی فایرها به 4 دسته تقسیم میشود؛ مونو، دو کاناله و چهار کاناله و 6 کاناله که هر کدام از این دستهها کارایی و گنجایش موردنظر خود را دارند. آمپلی فایرهای دو کاناله برای یک جفت باند آمپلی خور مورد استفاده قرار گرفته است. آمپلی فایرهای 4 کاناله زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که نیاز به راه اندازی دو باند و یک ساب ووفر داریم. به همین ترتیب، آمپلی فایرهای 6 کاناله برای دو جفت باند آمپلی خور و دو عدد ساب ووفر مورد استفاده قرار گرفته است.
در سیستم صوتی خودرو، یک نوع بلندگو به نام کامپوننت وجود دارد که به باند 16 نیز معروف است. شفافیت صدای و قدرت پخش تلورانس های این بلندگو باعث شده که اتومبیل سواران بسیاری برای مجهز کردن فضای خودرو خود به این نوع رو بیاورند. البته از دیگر ویژگیهای کامپوننت این است که لازم نیست برای نصب آن در فضای داخلی ماشین خود تغییری ایجاد کنند. باندهای کامپوننت در ابعاد و اندازه هایی تولید میشوند که به راحتی می توان آن ها جای باندهای فابریک خودرو قرار داد. بسیاری از ماشین سواران از این مسئله که برای قرار دادن باندهای جدید مجبور به اره کردن قسمت هایی از داخل خودرو هستند ابراز نارضایتی میکنند و تمایل به تغییر فضای داخلی خودرو خود ندارند. کامپوننت ها علاوه بر کیفیت بسیار بالایی که دارند، برای نصب شان لازم نیست که تغییرات خاصی در ماشین ایجاد کرد.
https://instafollowir.wordpress.com/2023/10/28/iran-system-car/ |
اگرچه بسیاری از افراد بر این باورند که لگو سری مارول در دسته لگوهای پسرانه قرار می گیرد، اما دختران زیادی نیز هستند که عاشق شخصیت های ابرقهرمانی مارول هستند و می خواهند چند مدل لگو مارول برای خود داشته باشند. انواع مختلفی از لگوهای مارول وجود دارد که دارای شخصیت های ابرقهرمانی مختلف هستند. برخی از محبوب ترین شخصیت های مجموعه مارول لگو عبارتند از لگو انتقام جویان،لگو جنگ ستارگان و غیره.
وجود مدل های متنوع لگو مارول هر فردی با هر سلیقه ای را به اسباب بازی های لگو مارول علاقه مند می کند. اسباب بازی های لگو مارول از قطعات کوچک زیادی تشکیل شده است که تعداد آنها با توجه به اندازه و ابعاد هر لگو مارول متفاوت است. برخی از لگوهای مارول از پلاستیک و برخی دیگر از مدل های لگو از لاستیک ساخته شده اند.
اسباب بازی های لگو مارول انواع مختلفی دارند. اسباب بازی های لگو مارول انواع مختلفی دارند و توسط شرکت لگو در ابعاد مختلف تولید و عرضه می شوند. اندازه لگو می تواند پیچیدگی یک Lego Marvel را کاهش یا افزایش دهد. البته هرچه لگو بزرگتر باشد ساخت و تعمیر آن پیچیده تر است و این پیچیدگی باعث طولانی تر شدن مراحل تکمیل لگو می شود.
می توانید لگو مارول را از فروشگاه بارلی توی خریداری کنید و انواع اسباب بازی های لگو مارول را بررسی کنید. لگوهای مارول در سایت بارلی توی کیفیت و اصالت محصول را تضمین می کنند و تمامی افرادی که قصد خرید لگو مارول ارزان و باکیفیت را دارند می توانند به راحتی از بین مدل های لگو مارول موجود در فروشگاه گزینه مناسب را انتخاب کنند. برای خرید انتخاب کنید.
اگر به دنبال خرید لگو یا خرید هدیه برای فرزندان خود هستید، بارلی اسباب بازی خرید لگو مارول را توصیه می کند. ما تضمین می کنیم که لگو مارول می تواند بهترین هدیه برای فرزندان شما باشد. هنگام خرید لگو مارول، اگر به کیفیت لگو مارول توجه نمی کنید و لگو مارول بی کیفیت خریداری می کنید زیرا توجه به کیفیت ساخت آن بسیار مهم است. قرار دادن قطعات در کنار هم. قطعات آسیب دیده یا آسیب دیده لگو به درستی جا نمی شوند.
به یاد داشته باشید که برندهای مختلف لگو مارول را با قیمت های متفاوتی عرضه می کنند و قیمت اسباب بازی لگو مارول به چند مورد دیگر بستگی دارد که در ادامه به توضیح آن ها می پردازیم.
- یکی از مهم ترین عواملی که بر قیمت اسباب بازی های لگو مارول تاثیر می گذارد، کیفیت لگو مارول و نوع آن است. هر چه کیفیت لگو بالاتر باشد، قطعا قیمت لگو مارول بالاتر خواهد بود.
- از دیگر عوامل موثر بر قیمت لگو مارولز می توان به سایز و تعداد قطعات لگو مارول اشاره کرد. هر چه لگو مارولز بزرگتر باشد، هنگام خرید لگو مارولز باید پول بیشتری بپردازید.
لگو مارول یک سبک ابرقهرمانی مانند لگو بتمن و لگو اسپایدرمن دارد. به همین دلیل در بین کودکان و نوجوانان بسیار محبوب است. والدین به دلیل علاقه فرزندانشان به این لگوها اغلب به دنبال لگو مارول ارزان هستند. برندهای چینی زیادی وجود دارند که لگو مارول را با قیمت پایین و پایین عرضه می کنند، اما باید بدانید که این لگوها قطعا در مقایسه با برندهای خارجی کیفیت بالایی ندارند. اما اگر می خواهید لگو مارول را ارزان بخرید، توصیه می کنیم به فروشگاه های لوازم لگو خارجی مراجعه کنید، زیرا قطعاً می توانید برخی از مدل ها را در میان لگوهای مارول ارزان پیدا کنید و از کیفیت آنها اطمینان حاصل کنید.
نهایت دقت و حساسیت برای ایجاد هر یک از مدل های اصلی لگو مارول استفاده شده است. همانطور که کودکان این لگوهای مارول را تمام می کنند، می توانید طراحی زیبای هر جزئیات را ببینید. طراحان حرفه ای اسباب بازی، مدل های اصلی لگو مارول را طراحی می کنند تا کودکان و نوجوانان از بازی با آن ها لذت ببرند و نتیجه ای عالی ببینند.
محبوبیت لگو مارول به بسیاری از اسباب بازی فروشی ها این فرصت را داده است که لگو مارول را عرضه کنند. امروزه تقریباً تمامی فروشگاه های لگو انواع آجرهای لگو مارول را در دسته بندی های مربوط به خود عرضه می کنند. مارول لگوها بسیار مورد استقبال قرار می گیرند و بسیاری از والدین بر اساس علایق و سلیقه فرزندانشان، لگوهای مارول را خریداری می کنند.
با در نظر گرفتن این موضوع، شاید از خود پرسیده باشید که کدام نوع لگو واقعا بهترین لگو مارول است؟ برای پاسخ به این سوال باید بگوییم که نمی توان مدل خاصی را به عنوان بهترین لگو مارول معرفی کرد زیرا هر مدل لگو مارول طرفداران خاص خود را دارد. اما باید بدانید که بهترین لگو مارول قطعا یک لگو است که از بهترین مواد اولیه و با کیفیت ساخته شده است.
In a green forest, there was a woodcutter living there by his wife and his two kids. His son’s name was Hansel and his daughter’s name was Gretel. They were very poor. There were times that they even hadn’t something to eat for a day. One day, our poor woodcutter didn’t have enough money for a loaf of bread.
So when the night came, he started to think and think. At the end, he whispered to his wife:
What will happen to us? We can not feed our kids. they are starving.
I know the solution dear! Said the wife. We will take the kids deep in the forest early in the morning. we will ignite a fire for them and we will give each of them a loaf of bread. Then we will leave them for good. They will never find us again and with this plan, we will get rid of them.
Oh no wife! I can not imagine how I’m gonna do that! I can’t leave my kids alone in the forest! Wild animals will find them and swallow them in a moment.
You stupid man! Yelled the wife! Then the four of us will die out of hunger! You better start and make the coffins.
After a while, the man seemed convinced.
OK! But I really am sad for my poor kids.
Not being able to sleep because of hunger, Hansel and Gretel heard what their step mom planned for them. they cried quietly. Gretel said:
This is the end of our story! We are going to die tommorow!
Be quiet Gretel and don’t afraid! I’ve got this.
He waited until both their parents went to sleep. Then he got up, put on his jacket and slipped out from the back door. He stood near the garden, where the white stones were shining under the moon’s light! He picked up as many stones as he could and filled his pocket with them.
Then he turned back to the house and said to his sister:
Keep calm dear and sleep in peace! God will never forget us!
next morning, just before the sunrise, the step mom came and said:
Wake up! Wake up you lazy kids. We have to go to the forest and cut woods for your father.
Then she gave each of them a bread and said:
This is your dinner. Don’t eat it until then!
Gretel take the bread and hide it under her apron, because Hansel had his pocket full of stones. Then they started their journey to the forest. In their way, Hansel took a stone from his pocket every now and then and dropped it on the ground.
When they reached the heart of the forest, they collect wood with their father and used it to make a fire to keeping them warm. When the fire was ready, The step mom said:
Now lie down and rest kids. Your father and I will collect woods and when we were ready to go, we will wake you up!
After a while, they became tired and fell sleep. When they finally woke up, it was night. Gretel started crying and said:
OMG! How shall we get of this forest?
Don’t even think about it sis! Wait a little bit, when the moon rises, we will easily find our way to home.
And when the full mon got up, Hansel took Gretel’s hand and started to follow the white stones that were shining like silver. They walk all the night and next morning, they reached their house. They knocked the door. When the wife opened the door and saw Hansel and Gretel, she said:
You naughty children! How many hours you slept in the woods! We thought you’ll never come back.
But their father was so happy for seeing his kids once again.
Not very long after, another scarcity came to that area. Gain the children heard their step mom talking to their father:
Everything is finished! We just have a half a loaf and after that we will die! We have to get rid of the kids! This time we will take them even deeper in the woods so they will never find us again.
The man wasn’t happy with this at all! He whispered:
I’d rather to share my last morsel with my kids.
But the tricky step mom didn’t listened to him at all and finally managed to convince him to redo the plan.
Children heard this conversation completely. When the parents went to sleep, Hansel got up and wore his jacket. He wanted to go and pick up more white stones, but the step mom had locked the door. Hansel didn’t manage to get out but he started to comfort his little sister:
Don’t cry little sis! Go to sleep! I’m sure God will help us!
Next morning, the step mom came and woke them up and gave each of them a little piece of bread. even less than before. On they way to the woods, Hansel crumbled the bread in his pocket and every now and then, he dropped a crumb on the ground.
Hansel strewed bread crumbs all along the road. Woman take them deep deep into the forest. Where they never been before in their short lives. Then again they collect wood and made a large fire. The step mom said:
Sit here, you children, and when you are tired you can go to sleep; we are going into the forest to cut wood, and in the evening, when we are ready to go home we will come and wake you up.
So when noon came Grethel shared her bread with Hansel, who had strewed his along the road. Then they fell sleep, and the evening passed, and no one came for the poor children. When they woke up it was dark night. Hansel comforted his little sister:
Wait a little, Gretel, until the moon gets up. We will be able to find our way by the bread crumbs I scattered on the road.
So when the moon rose they got up, but they there were no bread crumbs on the ground, cause the birds of the forest and of the fields had come and eat them. Hansel thought they might find the way all the same, but they could not.
They walked that night, and the next day from the morning until the evening, but they could not find the way back to their home, and they were starving, for they had nothing to eat but the few berries they could pick up.
When they got very tired and decided to lay down under a tree and sleep.
It was now the third morning since they had left their father’s house. They were always trying to get back to it, but instead of that they only found themselves farther in the wood, and if help had not soon come they would have been starved.
Once upon a time, there lived a poor servant girl named Cinderella. She was a patient, tender and kind girl. His days were long and tiring. Full of the most boring and worst housework.
Washing the floor, washing the clothes, dusting the shelves and cooking food were the tasks that she had to do during the day. Cinderella was forced to work from morning to evening without receiving a single Penny.
Cinderella’s mother died when she was very young, and her father remarried soon after. But his new wife was a nasty woman. She had two daughters from her previous marriage who were as naughty as she was.
They tormented poor Cinderella terribly every day. One day, when Cinderella was sweeping the ashes from the fireplace, they mocked her and sang:
Poor girl, poor girl
Her face is black, burnt and ugly
Even though her stepmother and half-sisters had tormented her for years, she had never once disrespected them or tried to take revenge on them. She did not wish them ill at all.
She patiently did the housework, hoping that when she grew up she could run away and start the wonderful life she longed for.
One day when Cinderella was working at home, someone knocked on the door. Cinderella hurriedly opened the door. Behind the door stood a short, fat man dressed in royal robes and holding an important scroll.
The old man opened the scroll and began to read:
It is my duty to announce that the king has sent an official invitation to all the young ladies of this land to attend the important royal celebration in the palace.
Hearing this, Cinderella’s stepsisters pushed her to a corner and stood in front of the fat man. The man continued to read:
His Highness the Crown Prince is looking for a suitable lady for marriage. He wants to meet all the girls of this land to find true love. Please come to the palace on Saturday at 8 pm.
The little man turned, mounted his horse, and galloped off. Two knights also followed him closely.
The half-sisters closed the door and gave a loud shout of joy.
Cinderella’s stepmother entered the room.
She said impatiently:
What is the reason for all this happiness?
Oh…mom…we’ve been invited to the royal party and I’m sure one of us will be chosen as the new princes.
The stepmother replied with a mocking smile:
Of course you do, what prince wouldn’t want to marry my sweet and precious children!
Cinderella was desperately trying to quiet them down a bit. Because she knew in her heart that any prince would rather live alone for the rest of his life than to blacken his fortune by marrying these rude girls.
The stepmother turned to Cinderella and shouted:
Why did you stop and look? Prepare the clothes.
Cinderella nodded and said:
Yes Mam!
Cinderella wanted more than anything to go to the royal party. But she did not dare to ask permission from her wicked stepmother, because she knew that the wicked stepmother would not give her this permission. So she busied herself with housework and of course preparing her half-sisters’ dresses.
The evening of the royal royal feast arrived.
A magnificent horse-drawn carriage pulled up to the front door of the house, and the half-sisters, dressed in their hand-embroidered dresses, entered the carriage with much pomp and show.
Cinderella looked at them with great sadness and sighed deeply.
She said to herself:
If I could only have one wish for the rest of my life, it would be to attend a royal party and get away from the dreaded and boring housework for just one night.
Suddenly, a great light appeared in the sky.
A small fairy appeared in front of Cinderella, holding a small wand.
Fairy said happily:
Your wish will come true!
Cinderella asked in surprise:
what?
I will fulfill your wish; Because I am your fairy godmother. Oh, how much you have suffered in silence all these years. You have a kind soul. A kind and patient young lady.
Cinderella exclaimed happily
Oh I can’t believe it!!
But suddenly a frown appeared on her face.
But I’m not ready, Fairy Godmother. My clothes are cotton and my shoes are torn. I can’t be in the palace like this!
Fairy Godmother said with a smile:
Don’t worry, Cinderella. All I need to make your wish come true is a pumpkin, a rat, two mice and four grasshoppers.
Cinderella looked very confused.
So hurry up dear. hurry up!!
Cinderella ran and prepared everything that the fairy godmother said.
First, Cinderella went to the garden and came back with a big and ripe pumpkin. The fairy godmother tapped it once with her wand and in an instant the pumpkin turned into a magnificent golden carriage.
Then, Cinderella returned a mouse from the mouse trap in the kitchen.
Fairy godmother said:
Great dear, now if you don’t mind putting them on the carriage seat for me
Cinderella quickly did this.
The fairy waved her wand again. The two mice that Cinderella found in the barn turned into two servants in classy clothes. The four grasshoppers turned into four magnificent white horses.
said the fairy godmother
And now for the final magic…
And she hit Cinderella on the shoulder with her wand.
A spark rose. The old clothes she was wearing a moment ago suddenly changed. Cinderella sparkled in a magical, sparkly gown fit for a princess. Cinderella looked at her feet. He was wearing a pair of very beautiful glass shoes that glowed in the dark.
Fairy godmother cried:
Amazing!!! But remember that at 12 o’clock at night, this magic spell will be broken and your clothes will turn into old clothes.
Cinderella said as she kissed her fairy godmother on the cheek
I understand. And thank you very much for the great favor you have done to me Fairy Godmother!!
Cinderella entered the carriage and drove to the royal party.
As the golden carriage passed through the palace gates, trumpets sounded and Cinderella was given a royal welcome.
All the ladies were amazed at her magnificence.
As she entered the ballroom, the prince was immediately struck by Cinderella’s elegance and the warmth of her smile.
The prince approached.
He bowed his head slowly and extended his hand and said:
Ma’am, would you do me the honor to dance with you?
Cinderella said with dignity and kindness:
Sure! I will be so happy.
The orchestra started playing.
Everyone in the ballroom was staring at them. Cinderella’s stepsisters were watching this scene, but Cinderella had changed so much that they didn’t recognize her at all. Instead, they stared at Cinderella with envy.
From that moment on, the prince only had eyes for Cinderella. They danced the whole night in each other’s arms and enjoyed each other’s company.
Many hours left.
9 pm
10 pm
11 pm
Suddenly Cinderella looked at the clock. It was one minute to midnight and he only had one minute to break the spell.
He told the prince
My dear little friends! I’m gonna tell you the little mermaid story!
Once upon a time, far and deep in the ocean, where the water is shiny and blue, lived a sea king who had six mermaid daughter. Five of them were happy and cheerful while the youngest one was deeply sad and no one hadn’t seen her smile.
The little mermaid wanted to see the surface world! She loved to see green trees and blue sky. Because of that she always swam to the top of the ocean to enjoy the surface world’s view. She felt depressed when she couldn’t see the above world.
Georgios fish, beautiful shells and all the colorful creatures in the sea were always trying to make her smile but they usually failed. Even her father’s bedtime stories couldn’t cheer her up.
One night, the little mermaid swam to the top of the ocean when others were sleep. It was a stormy night and waves were crashing into rocks. The lightning stroke to a ship which was rolling in the ocean. The little mermaid saw a man beside the ship, signaling for help.
She swam and helped him quickly. She brought him to the shore and rested him on sands. The little mermaid fell in love with the young man in that short time. So she started to sing a song with his magical voice for the prince. And then she came back to the ocean.
She was so much in love with the young man that she couldn’t stop thinking about him. So he decided to go and visit the seashore witch and ask her to grant a wish.
The little mermaid wanted to dance and walk on the surface world. she wanted to feel the warmth of the sand. The witch. who was cunning and tricky, stirred her potion with an evil smile.
I will grant your wish! But I’ve got one condition! She said. I will give you the ability to walk and dance. But you’ll be no longer be able to talk and sing. If the prince doesn’t confess to his love for you in three days, your voice will be mine forever!
I agree! I accept your condition!
But let me tell you about the prince! He remembered one and only one thing about his rescuer! Her magical voice.
So my little friends, the witch transformed our little mermaid. After she transformed she went to the shore and sat on the warm sand where the prince was looking for her rescuer. prince didn’t remember our little mermaid:
Who are you? OH! You can’t walk?! Let me help you.
So, the prince took the little mermaid to his palace! On the second day, when little mermaid and prince were sailing on the ocean, prince decided to confess his love to her, but before he get a chance, the evil eels of tricky wish, attacked the ship.
The tricky witch who knew this, hid little mermaid’s voice in a seashell and hung it to her neck. Then transformed herself into a beautiful young woman! Then she started singing on the seashore. when the prince heard that magical voice, he was convinced that the tricky witch is her rescuer. so he decided to marry her!
But our little mermaid had many good friends! seals and fish! they decided to uncover witch’s evil plan! They attacked the witch and managed to break the chain of the neckless! Now it was the time! Our little mermaid got her voice back! She now could tell the prince who she truly was!
But on that moment, the sun set and the third day finished! Little mermaid’s legs turned into a tail and the witch grab her and took her into the deep water of the ocean!
The brave prince, who now knew the true story, went and followed the witch and battled her and defeated her!
Source: